معصومیت

فرهنگی سیاسی

معصومیت

فرهنگی سیاسی

معصومیت

جمله‌ای ناب و کلیدی از حضرت روح الله (ره):
حتی اگر در تمام امریکا مسجد بسازند و بالای گلدسته‌ها شعار الله اکبر قرار بدهند، هیچ وقت شعار مرگ بر امریکا را فراموش نکنید؛ چون آمریکا شیطان بزرگ است. از خدا می‏خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و ... را به صدا درآوریم.
صحیفه امام خمینی / جلد 21

کشف شیطانی

دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۳۸ ب.ظ

مجتهد و عالم بسیار بزرگی که دارای علوم مختلفه و تألیفات فراوانی است میفرمودند:
طلبه ای بود، گرفتار یکی از مدعیان عرفان و مسیرهای منحرف شد.
به او گفته بود یک کاری به تو یاد میدهم که اگر دستور را انجام دهی شبحی ظاهر میشود؛ هرچه آن شبح به تو گفت، اطاعتش کن!
آن جوان طلبه میگوید: آن اعمال و دستورات را انجام دادم و شبح، ظاهر شد. غ
الباً ما بین زمین و آسمان با فاصله دو سه متر از زمین، ظاهر میشد! ابتدا چند تا دستور ساده داد، مثلا فلان کار را بکن، فلان غذا را نخور، من هم عمل کردم.
فردا آمد گفت: امروز توی اتاقی که عیالت میباشد، نباید بخوابی!
قبول کردم. چند شب گذشت، تا این که نصف شبی آمد و مرا بیدار کرد و گفت: بلند شو، با صدای بلند اذان بگو! گفتم: الان نیمه شب است! گفت هرچه میگویم بناست اطاعت کنی!

بالاخره مشغول اذان شدم؛ کم کم همسایه ها بیدار شدند؛ چند تا پنجره باز شد و شروع کردند به اعتراض که چه خبر است؟! الان چه وقت اذان گفتن است؟!
شبح آمد و در گوشم گفت: به فلانی بگو: مثلا چرا دیشب زنت را زدی؟! به فلان همسایه بگو: چرا فلان کار را کردی؟! و همین طور چند تا از اسرار مردم را بیان میکرد و من هم میگفتم. آنها همه شرمنده شده، خیال کردند من او اولیاء هستم!
کم کم در محل، وجهه و شهرتی پیدا کردم؛ با نظر خاصی به من نگاه میکردند؛ من هم خوشم میامد.
شبح باز آمد و گفت: دیدی چقدر خوب شد؛ پیش مردم منزلت هم پیدا کردی! بنابراین هرچه میگویم باید گوش کنی!
بالاخره ساختمان مرتفعی را به من نشان داد و گفت: خودت را از بالای آن پایین بیانداز!
گفتم: این خودکشی و حرام است!
 در اینجا یک مطلبی را از سید عالمی متذکر شدم که گفته بود:
شیطان گاهی از انسان کاری را میخواهد ولی خداوند هیچگاه از نقطه عصیان اطاعت نمیشود .
 «خداوند از راه گناه و معصیت، اطاعت نمیشود».
به شیح گفتم من اطاعت نمی کنم . یک نگاهی به من کرد و گفت: برو که تو آدم بشو نیستی! سپس از چشمم غایب شد و دیگر او را ندیدم!

برگرفته از کتاب سه جلدی نکته ها از گفته های استاد فاطمی نیا
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۲۴
بچه های شهر غریب

نظرات  (۲)

سلام .خیلی خوب بود .تاثیر گذار وجالب 
خدا به فریادمان برسه
خیلی زیبا بود....


احسنت....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی