معصومیت

فرهنگی سیاسی

معصومیت

فرهنگی سیاسی

معصومیت

جمله‌ای ناب و کلیدی از حضرت روح الله (ره):
حتی اگر در تمام امریکا مسجد بسازند و بالای گلدسته‌ها شعار الله اکبر قرار بدهند، هیچ وقت شعار مرگ بر امریکا را فراموش نکنید؛ چون آمریکا شیطان بزرگ است. از خدا می‏خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و ... را به صدا درآوریم.
صحیفه امام خمینی / جلد 21

مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی نقل می کنند:
در سال 1339 هجری قمری (یک سال پس از در گذشت پدرشان) در مدرسه قوام نجف اشرف طلبه بودم.
درآن هنگام کتاب حاشیه ملا عبدالله یزدی را تدریس می کردم. زندگی ام به سختی و مشقت اداره می شد و هیچ راه فراری از دست فقر و تنگدستی نداشتم.
هجوم ناراحتی ها و رنج ها بر قلبم سنگینی می کرد؛ از جمله: اخلاق ناپسد برخی از روحانیان و کم شدن بینایی چشم هایم.
احساس نوعی بیماری روحی دایمی می کردم؛ از طرفی از خداوند می خواستم که دوستی دنیا را از قلب و جان من دور سازد، همچنین امید داشتم که خداوند سفر بیت الله الحرام را نصیبم کند، به شرط آن که در مکه یا مدینه بمیرم و در یکی از آن دو شهر دفن شوم و نیز از خداوند؛ توفیق علم و عمل صالح را با همه گستره اش درخواست می کردم.
این مشکلات و آرزو ها لحظه ای مرا آرام نمی گذاشت؛ از این رو به فکر توسل به سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام افتادم و به کربلا رفتم، در حالی که فقط یک روپیه بیشتر نداشتم که آن را هم بابت خرید دو قرص نان و کوزه ای آب خرج کردم و بعد از غسل کردن به حرم مشرف شدم.
پس از زیارت و دعا، نزدیک غروب بود که به غرفه خادم حرم سید عبدالحسین که از دوستان پدرم بود رفتم،؛ از او اجازه خواستم که یک شب در حجره او بمانم در حالی که ممنوع بود؛ اما ایشان موافقت کرد و من آن شب را در حرم ماندم.
پس از تجدید وضو به حرم مشرف شدم و فکر کردم که در کدام قسمت از حرم شریف بنشینم. معمول بود که مردم در طرف بالای سر می نشستند؛ ولی من فکر کردم که امام در حیات ظاهری خود متوجه فرزند خود علی اکبر علیه السلام بوده است و به طور قطع پس از شهادت نیز به سوی فرزند خود نظر دارد؛ از این رو در قسمت پایین پای آن حضرت در کنار قبر علی اکبر علیه السلام نشستم.
 

اندکی نگذشته بود که صدای حزین قرائت قرآن را از پشت روضه مقدسه شنیدم، به آن طرف متوجه شدم، در آن هنگام پدرم را دیدم که نشسته بود و سیزده رحل قرآن نیز کنار وی بود.

 در جلوی او نیز رحلی بود که قرآنی روی آن بود و قرائت می کرد.

نزد وی رفتم و دست ایشان را بوسیدم.

پرسیدم: در اینجا چه می کنید؟ جواب داد: ما چهارده نفر هستیم که در اینجا قرآن مجید تلاوت می کنیم. پرسیدم: آنها کجا هستند؟

فرمود: به خارح حرم رفته اند، سپس با اشاره به رحل ها، آن سیزده نفر را معرفی کرد که عبارت بودند از:

علامه میرزا محمد تقی شیرازی، علامه زین العابدین مرندی، علامه زین العابدین مازندرانی و اسامی دیگر را گفت که به خاطرم نمانده است .

سپس پدرم از من پرسید: در حالی که ایام درس است برای چه کاری به اینجا آمده ای؟

علت آمدنم را برایش شرح دادم، پس به من امر کرد که بروم و حاجتم را با امام خویش در میان بگذارم. پرسیدم: امام کجا است؟

گفت: بالای ضریح است تعجیل کن؛ زیرا قصد عیادت زائری را دارد که بین راه بیمار شده است.

بلند شدم و به طرف ضریح رفتم و آن حضرت را دیدم؛ اما برایم ممکن نبود که به صورت ایشان نگاه کنم؛ زیرا چهره مبارک آن حضرت در هاله ای از نور پنهان شده بود.

به حضرت سلام کردم، جوابم را داد و فرمود: بیا بالای ضریح؛ عرض کردم: من شایستگی ندارم که نزد شما بیایم. بار دیگر امر کرد؛ اما بار دیگر شرم و حیا مانع شد که نزد آن حضرت بروم. پس به من اجازه فرمود در مکانی که ایستاده بودم بمانم.

بار دیگر به آن حضرت نگاه کردم، در این هنگام تبسم زیبایی بر لبهای ایشان نقش بست و از من پرسید: چه می خواهی؟ من این شعر فارسی را خواندم:

آن را که عیان است / چه حاجت به بیان است

آن حضرت قطعه ای نبات به من عنایت کرد و فرمود: تو مهمان مایی، سپس فرمود: چه چیز از بندگان خدا دیده ای که به آنها سوء ظن پیدا کرده ای؟

با این سؤال یک دگرگونی در من پیدا شد؛ احساس کردم به کسی سوءظن ندارم و با همه مردم ارتباط و نزدیکی دارم.

صبح موقع نماز به مرد ظاهر الصلاحی که نماز می خواند اقتدا کردم و هیچ ناراحتی و بد گمانی در من نبود.

حضرت فرمود: به درس خود بپرداز؛ زیرا آن که مانع تو می شد دیگر نمی تواند کاری کند.

وقتی به نجف اشرف بازگشتم همان شخصی که از نزدیکانم بود و مانع درس من می شد خودش به دیدنم آمد و گفت: من فکر کردم که تو جز تدریس راه دیگری نداری،

همچنین حضرت مرا شفا داد و بینایی ام قوی تر شد؛ سپس قلمی به من بخشید و فرمود: این قلم را بگیر و با سرعت بنویس. پس از آن نارحتی قلبم بر طرف شد و برایم دعا کرد که در عقیده ام ثابت قدم بمانم. دیگر حاجتم نیز بر آوده شد ، غیر از مسئله حج که اصلا معترض آن نشد.

با آن حضرت وداع کردم و نزد پدرم بازگشتم. از پدرم پرسیدم: آیا با من امری داری یا خیر؟ گفت: برای تحصیل علوم اجداد خود بیشتر کوشش کن و نسبت به برادر و خواهرانت مهربان باش و دین اندکی را که به عبدالرضا بقال بهبانی دارم پرداخت کن. پس از آن به نجف بازگشتم، در حالی که همه آن ناراحتی ها و سوء ظن ها از بین رفته بود.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۲۵
بچه های شهر غریب


 


آقای سید محمد تقی گلستانی نقل می کند:

در اوایل جوانی، چند نفر هم سال، هم دل و یک جهت بودیم. دوره ای داشتیم، هر شب در منزل یکی از دوستان می رفتیم و با هم بودیم. یکی از آنان پدرش حسینی بود؛ یعنی به حضرت سید الشهدا علیه السلام سخت علاقه مند بود تا جایی که شبی که نوبت میهمانی پسرش بود می گفت: من راضی نیستم به منزل من بیایید، مگر این که روضه خوانی هم بیاید و ذکری از حضرت سیدالشهدا علیه السلام خوانده شود؛ از این رو هر شب که نوبت آن رفیق بود، مجلس ما به روضه و تعزیه تمام می شد.

پس از چندی، آن پیرمرد محترم مرحوم شد و مرگش همه ما را سخت ناراحت کرد تا اینکه شبی او را در عالم رؤیا دیدم و می دانستم که مرده است و هر کس انگشت ابهام (شست) مرده را بگیرد هر چه از او بپرسد جواب می گوید؛

از این رو انگشت ابهام او را گرفتم و گفتم: تو را رها نمی کنم تا حالات خود را برایم نقل کنی.

ترس و لرز شدیدی به او دست داد و گفت: نپرس که گفتنی نیست.

وقتی از گفتن حالاتش مأیوس شدم گفتم: پس چیزی را که در این عالم فهمیدی برایم بگو تا من هم بدانم. گفت: ما با اینکه امام حسین علیه السلام را در دنیا یاد می کردیم نشناختیم، اینجا که آمدم مقام و سلطنت و عزت او را مشاهده کردم، که آن را هم نمی توانم به تو بفهمانم جز این که خودت بیایی و ببینی.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۵
بچه های شهر غریب

امام صادق(علیه السلام):

خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار(غنی و فقیر) مساوی گردند.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۲۶
بچه های شهر غریب

سیر کوتاهی در وصیت نامه شهیدان در باره امام زمان(عج) و غیبت

شهید مهدی زین الدین:

در دوران غیبت به کسی منتظر می گویند که منتظر شهادت باشد.

شهید علی امین پور:

فعلا در دوران غیبت کبری امام زمان (عج) به سر می بریم، مواظب باشید با برنامه هایتان قلبش را شاد کنید. اگر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی تداوم نمی یابد با با کشته شدن من و اگر فرج مولایم ولی عصر نزدیک نمی شود مگر با کشته شدن من، ای رگبارها و ای خمپاره ها مرا پاره پاره کنید.

شهید ابوالفضل قناعت پیشه:

مردم بدانید امام زمان(عج) با فرزندانشان در جبه ها دیدار می کنند.

شهید عطا الله اویسی:

با تفرقه به اسلام و میهن عزیز و خون پاک شهدا خیانت نکنید که قلب امام امت و آقا امام زمان را به درد می آورید.

شهیداحمد دستاجی:

برادران،امام زمانتان را بشناسید و معرفت خودرا نسبت به ایشان زیاد کنید و سعی و کوشش کنید در طلب معرفت،دعا کنید،دعای فرج تا تعجیل در ظهور امام زمان(عج) بشود و در قلوب خود،شیطان را دور کرده و خداوند و امام زمان(عج) را جایگزین کنید و با او باشید که او با شماست و مشکلات و مسائل خود را با ام حل کنید.

جهت تعجیل در فرج امام زمام(عج) صلوات

برگرفته از مجله بنیاد فرهنگی امام زمان(عج)

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۴
بچه های شهر غریب

کشف عکس اولین کدخدای زن ایرانی
آشنایی با اولین کدخدای زن تاریخ ایران . جزئیات بیشتر را در بخش زیر دنبال کنید.
 
تاریخ ایرانی: حکم کدخدایی گلنار از طرف آقای شریعتی اهری فرماندار فریدن صادر گردید و طبق این حکم نامبرده از روز ۴۲.۶.۵ با سمت کدخدایی در این قریه مشغول به کار شده است.

 11 شهریور ۱۳۴۲برای اولین بار در ایران زنی از طرف وزارت کشور به عنوان کدخدا تعیین شد. وی خانم گلنار یبلوئی نام دارد و ۳۵ ساله است که به سمت کدخدای دهکدۀ «خمسلو» از قراء فریدن اصفهان منصوب شده است. حکم کدخدایی گلنار از طرف آقای شریعتی اهری فرماندار فریدن صادر گردید و طبق این حکم نامبرده از روز ۴۲.۶.۵ با سمت کدخدایی در این قریه مشغول به کار شده است.

 

 

کشف عکس اولین کدخدای زن ایرانی

 

خمسلو از قراء بزرگ و پرجمعیت فریدن است. خانم یبلوئی در مصاحبه با خبرنگار ما در فریدن، برنامۀ کار خود را به این شرح اعلام کرد:

۱ – ایجاد صلح و صفا بین اهالی و رفع هرگونه اختلاف

۲ – بالا بردن سطح کشت و ازدیاد محصولات کشاورزی

۳ – حفظ نظم محل و بالا بردن سطح فکر بانوان و راهنمایی آنان در امور خانه‌داری و امور اجتماعی

۴ – اجرای قانون و دستورات دولتی با رعایت عدالت و مساوات

۵ – وصول کامل سهمیۀ ۵ درصد عمران از مالکین و کوشش در راه پیشرفت امور فرهنگی

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۹
بچه های شهر غریب

شهدای جاوید الاثر مدافع حرم استان قزوین

عکس شهیدان را می بینیم و عکس ،شهیدان عمل می کنیم

شادی روح شهدا صلوات

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۳۷
بچه های شهر غریب




۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۹
بچه های شهر غریب
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۷
بچه های شهر غریب

رسول اعظم صلوات الله علیه و آله فرمودند:

زنای زبان، سخن بیجاست

نهج الفصاحه

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۳
بچه های شهر غریب
آثار اجتماعی روزه



رمضان ماه خدا و بهار قرآن است. در این ماه، زمینه پالایش درون و اصلاح بیرون و بهره مندی از رحمت خداوند برای همگان فراهم می شود. این ماه به دلیل فضیلت منحصر به فردش نسبت به سایر ماه های سال، برای روزه داری انتخاب شده است. در آموزه های دینی و آثار باقی مانده از بزرگان دین و تحقیقات بسیاری از دانشمندان و پزشکان به اهمیت و آثار و پیامدهای مثبت هیچ عبادتی همانند روزه اشاره نشده است.
روزه عملی است که در صورت تحقق دقیق، با توجه به شرایط و معیارهای یک روزه واقعی، نتایج گرانبهایی در امور روحی، روانی، معنوی و بهداشتی برای فرد و اجتماع به ارمغان می آورد. اما در نوشتار حاضر سعی شده به برخی از آثار اجتماعی آن اشاره شود که با هم آن را از نظر می گذرانیم.

1. درس برابری و برادری

یکی از آثار اجتماعی و فرهنگی روزه، درس مساوات و برابری در میان افراد اجتماع است؛ زیرا با انجام این دستور مذهبی افراد برخوردار، هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس درمی یابند و هم با صرفه جویی در غذای شبانه روزی خود می توانند به کمک آنها بشتابند.(20) امام صادق(علیه السّلام) نیز با اشاره به این پیامد نیکوی روزه می فرماید: «انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی و الفقیر؛ خداوند روزه را از آن رو واجب کرد که دارا و محتاج در آن برابر گردند.»
ارزش این توجه به نیازمندان تا جایی است که پیامبر مهر و رستگاری، ماه مبارک رمضان را چنین توصیف می کنند: «رمضان شهر الله و هو ربیع الفقراء؛ رمضان ماه خدا و بهار فقیران است».

2. ترویج فرهنگ دینی

روزه دارای فرهنگ مخصوص خود بوده و روزه داران در ماه مبارک رمضان، بیشتر با واژه های مربوط به این فرهنگ سر و کار پیدا می کنند. طبق تحقیقات در ماه مبارک رمضان، چهارصد واژه همگام با فرهنگ روزه بین ده تا سه برابر بیشتر از سایر ماه ها به کار می روند؛ واژه هایی چون ببخشید، عذر می خواهم، تلاوت، صدقه، انفاق، خیرات، احسان، نماز، روزه، دستگیری، فقرا و... از بهار خاصی برخوردار می گردند.

3. خروج از خودپرستی

بسیاری از کدورت ها و ناهنجاری های اجتماعی، به ویژه در ارتباطات ناسالم با دیگران، ریشه در خودپرستی و خودشیفتگی دارد. با روزه داری، فرد روزه دار از پیله خودپرستی خارج شده و پروانه وار گرد دیگر دوستان نیز خواهد گشت. توجه به همسایگان، اصلاح کدورت ها، بازدید از اقوام و حضور در سفره افطاری دیگران و... زمینه های پدیدآیی ارتباطات سالم و سودمند را فراهم می سازد.

4. فرهنگ احترام به جامعه روزه دار

یکی از آثار سودمند روزه در بخش اجتماعی آن، تمرین احترام به قانون و دیگر افراد جامعه است. در جامعه ای که روزه به عنوان یک فریضه دینی مورد توجه است، همه افراد خود را موظف به خویشتنداری و رعایت احترام آن جامعه می دانند و از هر کاری که موجب جریحه دار شدن و آزار روزه داران می گردد، پرهیز می کنند. در جامعه روزه دار، خوردن و آشامیدن و حرکات ضداخلاقی مغایر با رفتار دینی به شدت محکوم است و انسان های فهیم خویشتن را از آن دور نگه می دارند.

5. تمرین اجرای قوانین مشترک

اگر کار سخت و دشواری برای همگان مقرر گردد، تحمل آن برای افراد از حیث روانی دشوار نخواهد بود. فخر رازی در این باره می گوید: چون روزه یک عبادت طاقت فرساست، عمومیت آن برای همگان مایه تقویت توان و مقاومت است. به همین دلیل در آیه 183 بقره، از وجوب روزه در تاریخ گذشته سخن به میان آمده است.همچنین روزه داری به صورت همگانی و در مدت معینی از سال، فرصتی را برای تمرین یکی از قوانین مذهبی فراهم می کند تا همگان از برکات دستورها و راهکارهای دینی به صورت ملموس آگاهی یابند.

6. کاهش جرایم اجتماعی

براساس آماری که از سوی نهادهای مربوطه اعلام می گردد، هر ساله با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان میزان جرایم اجتماعی به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. ریشه این اصلاح اجتماعی را باید در گرایش افراد جامعه به معنویات و سلطه معنویت بر جامعه جستجو کرد. این راهکار بزرگ معنوی می تواند راه گشای دیگر معضلات اجتماع اسلامی و نیز بشری قرار گیرد؛ به گونه ای که با تبیین و گسترش صحیح مسائل دینی و روحانی، به ستیز اهریمن پلیدی ها و نادرستی ها رفت.

7. فرصتی برای مهرورزی

تشویق به افطاری دادن در فرهنگ اسلامی و دستگیری از نیازمندان و نیز گستردن سفره های اطعام برای همگان که امروزه به صورت فرهنگی فراگیر درآمده نشانه هایی از مهرورزی اند.
اکرام ایتام به پیروی از مولای یتیمان، امیرمؤمنان نیز گوشه ای از آثار اجتماعی روزه داری به شمار می آید. ماه رمضان، دل ها در اثر همسایگی با نور و کاستن از عوامل مادی، رنگ و بوی بیشتری از محبت به خود می گیرد و زمینه گسترش شمیم خوش مهربانی در سراسر جامعه اسلامی پدید می آید.

8 - مواسات و هم دردی با بینوایان

تحمل تشنگی و گرسنگی هرچند مدت اندکی باشد، آدمی را به یاد بینوایان می اندازد و روحیه مهربانی و کمک به هم نوع و بذل و بخشش و سخاوت نسبت به دیگران به ویژه افرادی که از نظر معیشتی در سطح پائین تری قرار دارند را در وجود آدمی زنده می کند.
خفتگان را خبر از عالم بیداری نیست
تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری
روزه دار با چشیدن طعم گرسنگی و تشنگی، وضعیت اسف انگیز و فشارهای اقتصادی محرومان را بهتر درک می کند و همین نکته او را به یاری مستمندان وادار می سازد. و بدین ترتیب، زمینه برای کاهش فاصله بین ثروت مندان و تنگ دستان فراهم می گردد.
امام حسن عسکری (علیه السّلام) در پاسخ پرسشی که از علت واجب شدن روزه سؤال شده بود فرمودند: تا توانگر درد گرسنگی را بچشد و در نتیجه به مستندان کمک کند.”
امام صادق (علیه السّلام) نیز می فرماید: «خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمند و فقیر در یک سطح قرار گیرند. (32)
از امام حسین (علیه السّلام) پرسیدند: چرا خداوند روزه را واجب کرد؟ فرمود: «برای این که ثروتمند با روزه گرفتن خود، گرسنگی را لمس کند و توجه او به بینوایان بازگردد.”
جامعه ای که در آن افراد و گروه های ضعیف و آسیب پذیر، مورد حمایت اقتصادی و اجتماعی دولت و نهادهای مردمی قرار نمی گیرند، از سلامت و ثبات اجتماعی لازم برخوردار نخواهد شد و حتی اقشار ثروتمند در چنین جامعه ای، از امنیت روانی کافی و آرامش معنوی بهره ای نخواهد داشت.
در بحث عوامل برانگیزاننده رفتار حمایتی، ویژگی های شخصیتی افراد در گرایش آنها به کمک کردن به دیگران مورد بررسی قرار می گیرد. از جمله ویژگی های افرادی که به رفتارهای حمایتی اقدام می کنند، وجود احساس همدلی و همدردی آنها نسبت به دیگران است. افرادی که در قبال آسیب دیدگان احساس مسئولیت اجتماعی می کنند، کسانی اند که درباره نیازهای دیگران دغدغه خاطر دارند و قادرند خود را به جای آنان بگذارند و به مسایل از دید آنها بنگرند.
روزه ماه رمضان یکی از تعالیم شگفت اسلام است که با آداب و شرایط خاص خود علاوه بر فواید معنوی و جسمی که دارد، فرد مسلمان را در یک تجربه واقعی از گرسنگی و محرومیت قرار می دهد و بدین وسیله حس همدلی و همدردی با نیازمندان را در او زنده می کند.

9 - کسب صبر در روابط اجتماعی

داشتن صبر در مواجهه با رفتار و گفتار دیگران از جمله پایه های اساسی یک رابطه اجتماعی سازنده است. بین مهمترین دوستان و در سالم ترین خانواده ها نیز گاه مشکلات و مسایلی پیش می آید که ناگهان سطح پرخاشگری را در افراد بالا می برد و منجر به برداشت های غیردوستانه ای می شود که گرچه ممکن است بزرگ و اساسی به نظر بیایند، اما با اندکی صبر و شکیبایی قابل کنترل است.
روزه از جمله اعمال عبادی است که زمینه را برای تقویت صبر دراختیار انسان قرار می دهد

10 - ایجاد امنیت اجتماعی

روزه دار سعی می کند در زمانی که روزه دار است بخشی از گناهان خود را ترک کند به ویژه گناهی که مربوط به حوزه زندگی اجتماعی می شود. آمارهایی که همواره توسط مقامات انتظامی درباره کاهش روند جرم و جنایت در ماه رمضان منتشر می شود، بهترین گواه بر این مساله است.

11 - استحکام پیوندهای خانوادگی و دوستی

بدون تردید یکی از عوامل تقویت روابط اجتماعی در گروه دوستان و خویشان، رفت و آمدهایی است که بین افراد صورت می گیرد. توصیه های موکد اولیای دین بر افطاری دادن در این ماه شریف از یک سو، و تاکید بر اجابت دعوت دیگران از سوی دیگر، از عواملی است که در بهبودی و تقویت روابط دوستانه موثر است.
امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: «ثواب افطاری دادن تو به برادر مسلمانت و شادمان کردن او، برای تو از اجر روزه ات بیشتر است.”
از جمله وظایف مومن روزه دار آن است که در این ماه باید در اخلاق فردی و اجتماعی خود تجدیدنظر کند. احترام به سالمندان، ترحم بر کوچک و بزرگ، صله ارحام و افطاری دادن تنها بخشی از توصیه های پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در خطبه ای است که در آخرین جمعه ماه شعبان ایراد فرمودند و در آن وظایف روزه دار و فضایل روزه را برشمردند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۱۹
بچه های شهر غریب